با توجه به تلقی عمومی که آغاز نوسازی در ایران را با روی کار آمدن رضا شاه همراه می‌دانند، اما سال‌های پایانی عصر قاجار را می‌توان سرآغاز دوره تحولات بنیادین در تاریخ ایران دانست. قاجارها وارث مملکتی بودند که از دیرباز بر بنیان زمینداری و دامداری سنتی، صنایع دستی و بازرگانی بود، به گونه‌ای که عقب ماندگی علمی و دفاعی سبب از دست رفتن بخش بسیاری از خاک کشورمان شد. ورود برق به ایران مانند بسیاری از مظاهر تجدد چون تلگراف، آموزش نوین، راه‌آهن و غیره ریشه در دوره قاجار دارد. تجدد خواهی با پیروزی انقلاب مشروطیت در سال 1285ه.ش به اوج می‌رسد و بعد از گذشت نوزده سال حکومت قاجار قادر به پاسخگویی به خواسته‌های اجتماعی و اقتصادی قشر روشنفکر و سرمایه دار شهری نمی‌شود، علاوه بر این وقوع شورش‌ها و بروز ناامنی در مناطق گوناگون کشور، در جامعه احساس نیاز به نیروی امنیت ساز به وجود می‌آورد، تا اینکه رضاخان در سال 1304ه.ش موفق به کنار زدن قاجارها می‌گردد. رضاشاه تا جایی که می‌تواند مظاهر تمدن فرنگی را وارد جامعه می‌کند، اما تا پایان حکومت او در شهریور 1320ه.ش که متفقین تهران را اشغال می‌نمایند، ساختار صنعت برق و روند برق‌رسانی در این شهر تحت فعالیت بخش خصوصی به سبب یکنواخت نبودن مشخصات برق تحویلی از لحاظ فرکانس و ولتاژ، تولیدهای پراکنده و کوچک خصوصی و توزیع آن در محدوده‌های کوچک، نداشتن بهای واحد و بالا بودن هزینه برق و محدودیت استفاده از برق برای تأمین روشنایی معابر و منازل در شب با ناهنجاری‌ها و ناکارآمدی‌هایی همراه بوده است. هرچند در اواخر حکومت رضاشاه گام‌های جدی تری در تقویت مدیریت برق تهران برداشته شد، اما استفاده از برق که روز به روز بیشتر از جانب مردم استقبال می‌شد، کیفیت آن همواره در جراید این دوره بشدت مورد انتقاد بوده است. برای رسیدن به درک عینی از روند برق‌رسانی به تهران در این برهه بررسی سوابق آشنایی ایرانیان با برق، چگونگی ورود آن به کشور و کنشگران فعال در عرصه برق‌رسانی بسیار کارساز است.

پیش از ورود برق به حوزه روشنایی و بعد انرژی در تاریخ ایران، شاهد ورود الکتریسیته به ایران هستیم، به گونه‌ای که شاگردان دارالفنون زیر نظر استادان فرنگی، در حالی که دو دهه از اختراع تلگراف نگذشته بود، نمونه آزمایشگاهی تلگراف را نخست میان دو اتاق در محوطه مدرسه دارالفنون راه‌اندازی کردند. (1) سپس این کار را تا باغ لاله زار ادامه دادند(2)، دستاورد این دانش‌آموزان با مدیریت دولتی از راه کرج تا سلطانیه زنجان پیش رفت؛ با راه‌اندازی خط تلگراف از تبریز تا سلطانیه، نخستین خط راهبردی اطلاع‌رسانی میان تهران و تبریز در سال 1239ه.ش برقرار شد.(3) مجهز شدن به صنعت تلگراف باعث توجه بیشتر انگلستان به کشور ایران شد، چراکه با استفاده از خاک ایران می‌توانستند با هندوستان مستعمره حیاتی‌شان ارتباط تلگرافی کم هزینه تری برقرار نمایند. بنابراین ورود تلگراف سبب شد تا مردم ایران بویژه شهرهایی چون تهران و تبریز پیش از ورود برق با سیم، مقره، باتری و سایر تجهیزات آشنا شوند. حتی در بحبوحه انقلاب مشروطیت، تلگراف در سرانجام رساندن این جنبش مهم در اطلاع‌رسانی به مردم نقش بالایی داشت.

ورود نخستین مولد برق

 در حدود صد و سی و هفت سال پیش نخستین مولد برق وارد ایران شد، اما منابع حکایت از آشنایی پادشاهان و درباریان قاجار با این انرژی در مسافرت به اروپا دارند. ناصرالدین شاه قاجار در خاطرات نخستین سفرش به فرنگ، پیرامون تماشاخانه‌ای در روسیه می‌گوید: «هر دقیقه روشنایی الکتریسیته رنگارنگ از گوشه‌ها به مجلس رقص می‌اندازند».(4) این توصیف پادشاه قاجار مربوط به سال 1252ه.ش- 1873م یعنی دو سال بعد از اختراع ماشین گرام در غرب است. پادشاه خوشگذران قاجار شانزده سال بعد در خاطرات سفر سومش به فرنگ در ماجرای دیدار از ورشو -پایتخت لهستان- چنین آورده است: «جمعیت زیادی از زن و مرد توی کوچه بودند، اما نمی‌شد کسی را دید، شهر را چراغان کرده بودند، چراغ‌های این شهر تمام گاز است، الکتریسیته خیلی کم دارد. قزاق‌ها هم مشعل در دست به این طرف و آن طرف ما می‌آمدند. تخته‌های اطراف سیرک را هم برداشته بودند. هوا داخل می‌شد، خیلی خوب بود، چراغ‌های گاز را روشن کرده بودند».(5) همین‌طور در ادامه وصف شهر برلین اشاره می‌کند:«یک سیر دیگر برلن وضع سیم‌های تلگراف است که تعجب دارد، یک سیم، دو سیم، ده سیم نیست. در بلندی‌های عمارت‌های مرتفع میله‌های کلفت آهنی نصب کرده و به آنها به عرض چند مرتبه و مقره گذاشته، به طرف سیم‌ها کشیده‌اند مثل تار عنکبوت که اگر آدم بخواهد بشمارد چشم خیره می‌شود و ممکن نیست».(6) شاهان قاجار در مسافرت به اروپا از صنایع و کارخانه‌های آنجا دیدن می‌کردند، بنابراین با دیدن دستاوردهای آنجا به فکر می‌افتادند تا به طریقی آنها را وارد ایران نمایند.
ناصرالدین شاه قاجار در سفرهایش به بازدید از یک کارخانه ساخت لوازم برقی اشاره می‌کند که در آن سیم‌های کلفت تلگراف زیر دریا، پیل‌ها و چرخ‌های تلگراف تولید می‌شد و شاه به رئیس این کارخانه سفارش داده تا یک دستگاه خنک‌کننده برایش ساخته و به تهران بفرستند. بازگویی این گزارش‌های تاریخی برداشت‌های دولتمردان ایران آن دوره را پیرامون پیشرفت‌های علمی و صنعتی دنیا نشان می‌دهد. همین‌طور می‌توان فهمید که تا سال 1268ه.ش/ 1889م در اروپا هم شبکه‌های برق‌رسانی به مفهوم امروزی عمومیت نداشتند و برق در کاخ‌ها، تئاترها و کارخانه‌ها به منظور تأمین روشنایی کاربرد داشت و تبدیل برق به انرژی مکانیکی برای گرداندن چرخ‌های کارخانه‌ها و موارد مشابه در مراحل ابتدایی سیر می‌کرد.

 نخستین روشنایی‌ها

در تهران هم برای نخستین بار از برق برای روشنایی کاخ‌های شاهان قاجار استفاده شده است. بدین گونه که ناصرالدین شاه قاجار در یکی از سفرهایش تصمیم می‌گیرد تا یک مولد کوچک با ظرفیت هشت لامپ را برای کاخ گلستان خریداری نماید و حاج محمد حسن امین دارالضرب را مأمور انجام این کار می‌کند. در اسناد منتشر شده در تاریخ صنعت برق در ایران، به ماجرای ورود این مولد در سال‌های 1301-1302ه.ق برابر با 1263-1264ه.ش پرداخته شده است.(7) اما پیش از این، نخستین امتیازنامه برای ایجاد نیروگاه شبکه‌های برق در تهران، توسط ناصرالدین شاه در چارچوب یک مجموعه امتیازها مانند تنباکو، گاز، برق و شراب‌سازی به مشیرالدوله که بعدها به مشیرالسلطنه معروف شد، واگذار شده بود. ولی این امتیازنامه به سرانجام نرسید(8)، یحیی خان مشیرالدوله بار دیگر در تاریخ 1307ه.ق-1268ه.ش درخواست امتیاز برق و تلفن را داشته و باز هم موفق نشده است.(9) در همین زمان فردی فرانسوی به نام مسیو بواتال در ایران بشدت در پی کسب امتیاز بود، به گونه‌ای که امتیاز راه‌آهن، برق، تراموا و غیره را به دست آورد. آقای دکتر محبوبی اردکانی بر پایه خاطرات اعتمادالسلطنه از مولد برقی سخن می‌راند که در باب همایون نصب و بهره‌برداری شده و از آن چند لامپ خیابان باب همایون را روشن می‌کردند. همین‌طور آقای اردکانی با توجه به گزارش ارائه شده توسط اعتمادالسلطنه به تأسیس کارخانه برق کوچکی توسط میرزا علی خان امین الدوله در مجمع الصنایع واقع در کنار خیابان باب همایون اشاره دارد. این کارخانه روز جمعه 17 رمضان 1296ه.ق برابر با 1258ه.ش توسط ناصرالدین شاه افتتاح شد و متخصص آن مسیو بواتال فرانسوی بود.(10) صفاء‌الدین تبرائیان نیز از چالش مسیو بواتال فرانسوی با کارگزاران حکومت گفته است که بواتال آنان را به دست داشتن در آتش‌سوزی کارخانه‌اش متهم نموده و در فهرست تجهیزات کارخانه به لامپ‌های شعاع زیاد کن الکتریک، مقره و پریز اشاره شده است. (11) این گزارش با گزارشی در روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه مربوط به روز پنجشنبه 10 محرم 1302ه.ق برابر با 1263ه.ش همخوانی دارد. در این گزارش اعتمادالسلطنه می‌گوید: «بعد از ناهار تکیه رفتم، امروز چهل چراغ برق که پنج سال است با طناب و مفتول از سقف تکیه آویخته بودند خیلی محکم و استوار بود قبل از تعزیه یک مرتبه به زمین افتاد، شاه و مردم به فال بد گرفتند».(12) این زمانی است که هنوز مولد برق خریداری شده توسط ناصرالدین شاه به کارگزاری محمد حسن امین دارالضرب در مرزهای قفقاز منتظر دستور برای عبور از مرز است. بنابراین پیش از ورود مولد ناصرالدین شاه به احتمال قریب به یقین تکیه دولت در روزهای عزاداری و اعیاد مذهبی با برق روشن می‌شد، به گونه‌ای که چهل چراغ آنجا را پنج سال پیش از 1263ه.ش یعنی در سال 1258ه.ش نصب کرده بودند و بی‌شک مسیو بواتال در این امر مشارکت داشته است. همین‌طور با توجه به دگرگونی‌های پیش آمده، می‌توان تخمین زد که سفارتخانه‌های برخی از کشورها چون انگلیس، روسیه و فرانسه در این زمان از برق برای روشنایی استفاده می‌کرده‌اند.
نخستین اقدام بی‌واسطه ایرانیان برای وارد کردن برق به تهران، همان‌طور که گفته شد خریداری یک مولد توسط ناصرالدین شاه در سفر دومش به فرنگ است. به ماجرای ورود این مولد در سه سند و در کتاب های «تاریخ صنعت برق ایران»، «صنعت برق ایران در آیینه تاریخ» و «یکصد سال صنعت برق» پرداخته شده است. سند نخست به وضوح یادآوری می‌کند که حاجی محمد حسن امین دارالضرب کارگزاری خرید، حمل مولد و دیگر تجهیزات به ایران را بر عهده داشت. (13) در سند دوم به تاریخ جمادی الثانی 1302ه.ق(اسفند1263ه.ش یا فروردین 1264ه.ش)، نیز این‌گونه اشاره می‌شود:«ماشین الکتریسیته اختراعی جدید مال گرام نام که اختراع کرده تمام اسباب بدون سایر ملزومات که هشت چراغ را قوه می‌دهد بدون جعبه کرنس‌تات{نمی دانم چیست} که کسر است و نیاورده‌اند و باید بیاورند توسط گماشته جناب عمده التجار حاجی امین الضرب زیده عزه العالی آورده شد و تحویل استاد یوسف مسیحی به توسط استاد آقا میرزا سید علی شد».(14) این دو سند بیانگر این است که حاجی محمد حسن امین‌الضرب که بی‌گمان در سفرهای برون مرزی با تجهیزات برقی بخوبی آشنا شده بود از طرف ناصرالدین شاه مأمور انتقال مولد برق به تهران بوده است. به احتمال قریب به یقین خرید مولدهای برقی دیگر توسط درباریان و متمولین تا زمانی که افرادی مانند حاج محمد حسین امین الضرب فرزند حاجی محمد حسن امین دارالضرب در تهران کارخانه تولید برق تأسیس نمودند، ادامه داشته است. در امتیازنامه ساخت کارخانه برق شهری، آجرسازی و نجاری امین الضرب که اصل آن در موزه برق ایران موجود است.(15) در فصل دوم به روشنی آمده است که ابتدا قرارداد تأسیس کارخانه برق به میرزا محمود خان وزیر دربار معروف به حکیم الملک منعقد و با رضایت وراث او از اعتبار ساقط شده است. به نظر می‌آید حاج محمد حسین امین الضرب امتیازنامه را با شرایط موجود از وراث حکیم الملک خریداری کرده و کار را ادامه داده است. در جلد سوم کتاب تاریخ مؤسسات تمدن جدید نوشته شده:«ششمین کارخانه برق ایران کارخانه‌ای بود که میرزا محمود خان حکیم الملک در حدود سال 1323ه.ق از شرکت عمومی الکتریک خریده و پس از درگذشت او حاج حسین امین الضرب آن را خرید. این کارخانه در 1325ه.ق شروع به کار نمود و تا چهار هزار چراغ می‌توانست بدهد». (16) اسناد نشان می‌دهند، تجهیزات کارخانه امین الضرب که حکیم الملک آن را سفارش داده بود در سال 1323ه.ق – 1284ه.ش از راه روسیه و دریای خزر به بندر انزلی رسید و از راه گیلان به تهران آورده شد. این تجهیزات در بهمن ماه 1285ه.ش چند ماه پس از مرگ مظفرالدین شاه و در ماه‌های نخست حکومت محمدعلی شاه در تهران به بهره‌برداری رسید. در این دوره به سبب عدم برخورداری نیروی متخصص اغلب کارخانه‌های تولید برق از کارشناسان و نیروهای خارجی استفاده می‌کردند. اسناد و مدارک نشان می‌دهند که مدیر اصلی کارخانه برق امین الضرب فردی فرانسوی به نام هرمیه و فیلیکس نامی امور فنی آنجا را اداره می‌کرد. حیدرخان تارودیوف مشهور به حیدر عمو اوغلی نیز به‌عنوان یکی از کارکنان خارجی در کارخانه برق امین الضرب مشغول به کار بوده است. پس از پرتاب بمب به ماشین محمد علی شاه و دستگیری دو تن از کارکنان کارخانه برق به نام‌های حیدر خان تارودیوف و ضیاء السلطان، حاج محمد حسین امین الضرب به سبب داشتن گرایش مشروطه خواهی بشدت از طرف دربار تحت فشار قرار گرفت. اما امین الضرب برای حفظ موقعیت و تأمین امنیت کارخانه‌اش دست به فعالیت‌هایی زد و توانست به حضور محمد علی شاه برود و جوی که علیه او ایجاد شده بود را آرام کند. پیرامون این موضوع در کتاب استقرار تاریخ مشروطیت ایران می‌بینیم:«امین الضرب بازرگان و صراف متمول هم می‌خواسته است میهمان مسیو لکومت وزیر مختار فرانسه شود لیکن وقتی می‌فهمد اموالش تضمین نخواهد شد، از پناهنده شدن صرفنظر می‌کند و پس از چند روز که عملیات تروریستی کاهش می‌یابد ترجیح می‌دهد که مستقیماً با خود شاه کنار آمده و قراری بگذارد.(17) بنابراین تأثیر سوء ناشی از استبداد صغیر و ناامنی بر کمیت و کیفیت کارخانه‌ها و مولدهای برق در تهران امری غیرقابل انکار است. با پیروزی مشروطه خواهان هرچند خواسته ملت به کرسی نشست اما وقوع جنگ جهانی اول و تکاپوهای بیگانگان در خاک ایران اجازه نداد تا کارخانه‌های برق با آرامش در مسیر خدمت‌رسانی حرکت کنند.

استقبال مردم از برق

به مرور زمان تا روی کار آمدن رضاشاه به سبب افزایش تقاضای مردم تهران برای استفاده از برق سبب شد تا حاج محمد حسین امین الضرب مولدها و تجهیزات دیگری را برای توسعه برق تهران خریداری و نصب کند. ایشان پس از تصویب لایحه برق در زمان رضاشاه به سال 1307ه.ش نسبت به توسعه نیروگاه و شبکه برق تهران اقدام کرد و کارخانه دیگری در لاله زار بالا نصب نمود، او دو کارخانه‌اش را از دو سوی تهران آن روز با کابل‌های شش کیلو ولتی و نصب چند ایستگاه فشار قوی به همدیگر پیوند داد. چراکه با توجه به هوای گرم و خشک تهران و ورود وسایل برقی چون بادبزن و رادیو مردم این شهر خیزشی قابل توجه برای برق‌رسانی به منازلشان برداشتند. با افزایش کارخانه‌ها در زمان رضاشاه و استفاده از برق برای روشنایی و گاه تجهیزات کارخانه‌ها بدون توجه به ظرفیت مولدهای برق، مسأله روشنایی با برق بویژه در تهران به چالش کشیده شد و مشترکین از ناکارآمدی خدمات ناراضی شدند، تا اینکه در سال 1315ه.ش با تصویب اساسنامه، اداره روشنایی شهرداری تهران به مؤسسه برق تهران تبدیل شد و به‌عنوان یک مؤسسه مستقل زیر نظر شهرداری به خدمت‌رسانی پرداخت.(18) اما دولت پهلوی اول به رغم نوسازی فرهنگی و اداری در بخش توسعه صنعت برق و تبدیل آن به انرژی حیاتی ناموفق بود. با توجه به وقوع جنگ جهانی دوم و اشغال ایران که موجب تبعید رضا شاه در شهریور 1320ه.ش از ایران شد، تا سال 1341ه.ش برای مدیریت برق کشور سازمان واحدی وجود نداشت و تصمیمات کلان از طریق وزارت کشور و سازمان برنامه و بودجه به شهرداری‌ها ابلاغ می‌گردید و آنها اغلب برای اجرا به متولیان خصوصی و دولتی واگذار می‌نمودند.(19) هرچند اجرای برنامه سوم عمرانی کشور از مهر ماه 1341ه.ش منجر به تأسیس وزارت آب و برق در 22 اسفند 1342ه.ش شد (20) و نظارت و کنترل دولت بر صنعت برق سبب تعطیلی برخی از کارخانه‌های خصوصی تولید برق مانند کارخانه امین الضرب بعد از شصت و پنج سال فعالیت شد، اما نام و یاد خاندان امین الضرب به‌عنوان پیشاهنگان برق‌رسانی به تهران همواره در تاریخ فراموش نشدنی است.

—————————————-

منابع:
1-روزنامه وقایع اتفاقیه، نمره سیصد و هفتاد و دو، روز پنجشنبه دوم شعبان سال 1274ه.ق – 27 اسفند 1326ه.ش
2 – همان منبع، نمره سیصد و هفتاد و پنج.
3- محبوبی اردکانی، حسین، 1376ه.ش، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، جلد دوم، تهران، دانشگاه تهران، ص 197
4-ناصرالدین شاه، 1362ه.ش، سفرنامه ناصرالدین شاه به فرنگ، تهران، انتشارات مشعل، ص24
5-روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه در سفر سوم فرنگستان، 1369ه.ش، به کوشش دکتر محمد اسماعیل رضوانی و فاطمه قاضیها، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، ص164
6- ناصرالدین شاه، 1362ه.ش، سفرنامه ناصرالدین شاه به فرنگ، ص214
7-برای اطلاعات بیشتر نک:حامد، محمدصادق و حبیبی، منوچهر1376، ه.ش، تاریخ صنعت برق در ایران، تهران، انتشارات تابش تهران، صص20-18؛بانکیان، محمد اسماعیل، 1383ه.ش، یکصد سال صنعت برق ایران، تهران، فردوس، صص215-214
8-بانکیان و حبیبی، حامد، صنعت برق در آیینه تاریخ، برق منطقه‌ای تهران، ص19
9-همان، صص41-38
10 -محبوبی اردکانی، حسین، 1380ه.ش، تعلیقات بر المآثر و الآثار، ج2، تهران، اساطیر
11-تبرائیان، صفاء الدین، «آتش در کارخانه چراغ گاز تهران»، تاریخ معاصر ایران، جلد هشتم، بنیاد مستضعفان، صص206تا 222
12-اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات، ایرج افشار، تهران، امیرکبیر، صص325-324
13 -حامد و حبیبی، تاریخ صنعت برق در ایران، صص20-18؛بانکیان، یکصد سال صنعت برق ایران، صص293-292-291-215-214
14-همان، صص20-18؛همان، صص293-292-291-215-214
15-حامد و حبیبی، تاریخ صنعت برق، صص39-32
16-محبوبی اردکانی، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، جلد سوم، صص386-385
17- معاصر، حسن، 1347ه.ش، تاریخ استقرار مشروطیت ایران، جلد دوم، تهران، ابن سینا، ص117
18-تنها، محمد، 1385ه.ش، برق و خطرات آن، تهران، سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی تهران، ص4
19- همان، ص5
20- همان، ص5

دکتر سولماز قلی‌زاده ـ مهدی خان محله
تاریخ پژوه و مدرس دانشگاه
این گزارش نخستین بار در روزنامه ایران منتشر شده است.